ترفندهاى سياسى استكبار و راههاى مقابله با آن 1

استكبار جهانى و قدرت هاى سلطه گر بخصوص آمريكاى جنايتكار پـنـجه هاى خونين و چنگال هاى تيز خود را به قلب هاى پاك تمامى مـستضعفان و محرومان عالم فرو برده و سلطه خون آشامى خويش را گـسـتـرش داده انـد. آنـهـا بـا شـيـوه هـا,روش هـا و ترفندهاى گـوناگونى اهداف شوم و مقاصد پليد خود را عملى مى سازند.اين تـرفـنـدهـا بـراى كـشـورهـاى مـخـتـلـف در سـرتاسر جهان كه موقعيت هاى جغرافيايى , فرهنگى , سياسى و اقتصادى متفاوتى دارند با توجه به وضعيت زمانى جهان فرق مى كند. اسـتـكبار جهانى براى رسيدن به مقاصد ظالمانه خود از ترفندهاى اجتماعى ,سياسى , اقتصادى , نظامى , فرهنگى و ... عليه يك جامعه و يا يك كشور استفاده مى كند. در اينجا به برخى از ترفندهاى سياسى اسـتـكـبـار و راههاى مقابله با آن ازديد و نظر مبارك حضرت امام خمينى (ره ) اشاره مى كنيم .

ايجاد اختلاف و تفرقه

ايـجـاد اخـتلاف و تفرقه , يكى از قديمى ترين و كهنترين روش هاى ظـالـمان وستمگران در طول تاريخ براى چپاول و غارت ملت هاى مـظـلـوم و سـتـم ديده بوده است , بطورى كه ضرب المثل (تفرقه بيانداز و حكومت كن ) ورد زبان عام وخاص گشته است . موارد استفاده از اين شيوه كارى , گوناگون است :
1ـ ايـجـاد تـفرقه در بين آحاد ملت , در اين زمينه حضرت امام (ره ) مى فرمايد:
ايـن هـم يـك نـيرنگى است كه آنها هميشه داشته اند كه بين همين طبقات مردم اختلاف بيندازند, دو تا حزب درست بكنند, اين حزب كذايى و حزب كذا, بين آن دو حزب اختلاف بياندازند و مردم را فلج بكنند.
و براى مقابله با آن چنين رهنمود مى دهد: امـروز چـاره چيست ؟ و براى شكستن اين بت ها چه تكليفى متوجه مـسـلـمـانـان جـهـان ومستضعفان مى باشد؟ يك چاره كه اساس چـاره هـاست و ريشه اين گرفتاريها را قطع مى كند و فساد را از بن مى سوزاند وحدت مسلمانان بلكه تمامى مستضعفان و دربندكشيده شـدگان جهان است و اين وحدت كه اسلام شريف و قرآن كريم بر آن پـافـشـارى كـرده انـد بـا دعـوت و تبليغ دامنه دار بايد به وجود آيد.
2ـ ايـجاد تفرقه بين روحانى و دانشگاهى , استكبار جهانى از جدايى اين دو قشرسود و بهره بسيار برده و توانسته است مملكت ما را تاراج كند:
سالهاى طولانى بناى آنها اين بود كه اين دو قشر را كه سعادت يك مـلـت و عـظمت يك ملت و استقلال يك ملت بسته به اين دو قشر اسـت (قـشـر روحـانى و قشر دانشگاهى واينها مغز متفكر يك ملت هـسـتـنـد) كوشش كردند كه اين دو قشر را از هم جدا كنند كه با هم دشمنى كنند.
هـمـانـگـونه كه علم و ايمان دو بالى هستند كه وقتى هر دو با هم باشند انسانها را به سر منزل مقصود مى رسانند بدون وحدت حوزه ـ بعنوان مركز انتشار و تبيين دين آو دانشگاه ـ به منزله مركزيت علم و صـنـعت ـ نيز كشور و مملكت ما به سعادت وخوشبختى نخواهد رسيد:
دعـوت اسـلام , پيوند همه قشرها و خصوصا پيوند دانشگاه و فيضيه اسـت و تـا اين دو قشربا هم پيوند داشته باشند استقلال كشور شما مـحفوظ مى ماند ... شما هوشيار باشيد كه اين مصلحت بزرگ را كه وحدت دانشگاه و فيضيه است از دست ندهيد.
3ـ جـدا كـردن مردم از روحانيت , از عوامل بسيار مهم در پيروزى ملت ايران ,پيروى از روحانيت اصيل و مبارز به رهبرى حضرت امام خمينى (قدس سره ) بود.لذا دشمنان اسلام سعى مى كنند تا اعتماد و اطمينانى را كه ملت به روحانيت متعهدو اصيل دارد از بين ببرند و آنان را از روحانيت جدا و دور سازند:
تـمـام قـشـرهـاى مـلت توجه بكنيد كه جريانهايى در كار است كه روحانيين را در چشم مردم يك نحو ديگرى كه هستند جلوه بدهند و مـردم را از روحـانـيـت جـدا كـنـند .... امروز حيله هاى شيطانى قدرتهاى بزرگ در كار است كه ملت را از روحانيت جدا كند. براى خنثى كردن اين توطئه , امام خمينى (ره ) زنگ خطر را به صدا درمـى آورد ومـلـت غيور و روحانيت اصيل و معظم را به بيدارى و هوشيارى فرا مى خواند:
اگـر مردم از روحانيون كنار گيرند موجب مى شود كه روحانيون شكست بخورند و اگرروحانيون شكست بخورند, جمهورى اسلامى شكست مى خورد.
4ـ تـرويـج جـدايـى دين از سياست , تفكر (جدايى دين از سياست ) تـوطئه اى بود كه غربى ها پس از اجراى آن در ممالك خويش و كنار زدن ديـن مـسـيـحيت از صحنه سياست , آن را بعنوان يك هديه با ارزش و يك ره آورد نجات دهنده به كشورهاى جهان سوم بخصوص كشورهاى مسلمان القاء كردند و كشورهاى مسلمان بدون هيچ فكر و انـديـشـه و بدون در نظر گرفتن عواقب سوء آن , آن راپذيرفته و حكام كشورهاى اسلامى اجرا نمودند.
ايـنـجـاسـت كـه بـنـيـانـگـذار كبير انقلاب اسلامى حضرت امام خمينى (ره ) پى به اين نقشه شوم برده , و هشدار مى دهد: هـمـه مى دانيم و بايد بدانيم كه آنچه از قرنهاى پيش تاكنون بر سر مـسـلـمـين آمده خصوصادر يكى دو قرن اخير كه دست دولتهاى اجنبى به كشورهاى اسلامى باز شده و سايه شوم آنان بلاد مسلمين را بـه تـاريكى و ظلمات كشانده است و ذخاير خداداد آنان را به باد فناداده و به طور مداوم مى دهد, غفلت مسلمانان از مسائل سياسى و اجتماعى اسلام است كه به دست استعمارگران و استثمارچيان و عمال غرب زده وشرق زده آنان به توده هاى مسلمان محروم تحميل شـده است كه حتى غالب علماى اسلام گمان مى كردند و مى كنند كـه اسـلام از سـيـاسـت مـنزه است و يك شخص مسلمان نبايد در سياست دخالت كند در حالى كه :
قـرآن كريم و سنت رسول اللّه ـ صلى اللّه عليه و آله ـ آن قدر كه در حـكومت و سياست احكام دارند در ساير چيزها ندارند, بلكه بسيارى از احـكـام عبادى اسلام , عبادى ـ سياسى است كه غفلت از آنها اين مصيبت ها را به بار آورده است .

به انزوا كشاندن روحانيت

ايـن طـرز تـفـكر كه روحانيون بايد به دعا و مسجد, نماز و عبادت بـپـردازند و باچيزديگر كارى نداشته باشند نيز ناشى از عقيده شوم جدايى دين از سياست است .آنها كه اعتقاد به جدايى دين از سياست دارند مى گويند دين يك اعتقاد فردى وقلبى است و تمامى كسانى كـه اهل دين و اعتقادات مذهبى هستند فقط مى توانندآنها را براى خـود داشـتـه بـاشـنـد و بـه تـقويت آنها در قلب خويش بپردازند, مـحـدوده دين و اعتقادات مذهبى , قلب فرد است و محل بروز اين اعـتقادات هم مسجد.پس جايى براى بروز آن در معادلات سياسى و معاملات اجتماعى وجود ندارد.
ايـن نـوع عـقـيده باعث آن مى شود كه روحانيت اصيل و متعهد از صحنه سياست كنار زده شده اجازه فعاليت به آنها داده نشود: از نـقـشه هاى شيطانى قدرت هاى بزرگ استعمار و استثمارگر كه سالهاى طولانى در دست اجراست و در كشور ايران از زمان رضاخان اوج گرفت و در زمان محمدرضا با روش هاى مختلف دنباله گيرى شـد بـه انـزوا كشاندن روحانيت است كه در زمان رضا خان با فشار وسـركـوبـى و خلع لباس و حبس و تبعيد و هتك حرمات و اعدام و امـثـال آن و در زمان محمدرضا با نقشه و روشهاى ديگر كه يكى از آنها ايجاد عداوت بين دانشگاهيان وروحانيان بود.
مـتـاءسـفـانه علما و روحانيون غافلى نيز هستند كه با پذيرفتن اين حيله پليد و تبليغ ‌و ترويج آن آب به آسياب دشمن مى ريزند. امام اين احـياگر اسلام ناب محمدى بابرملاكردن طرح شوم مستكبران راه چـاره را وارد شـدن فـعـالانه روحانيون درامورسياسى و اجتماعى مى داند و مى فرمايد:
مـبـادا گروهها يا آنهايى كه نمى خواهند روحانيون در اين كشورها نـفس بكشند شما را اغفال كنند و برگردانند به كنج هاى مدارس و منزوى كنند در حجره ها تـقـوا در راءس برنامه شما باشد, مهيا بودن از براى دخالت در امور سـيـاسـى وامـور اجتماعى و دخالت در مشكلات مسلمين و حاضر بودن از براى دفاع از كشور اسلامى بايد كوشش كنيد.